منُ زندگی کوفتیم |
||
ای کاش الان یه نفر بود که من تو چشماش خیره میشدم و اون همه چیزو از تو چشمام میخوند و میرفت هــرچند حرفای ناگفته ی من خیـــلی زیاده
+انقدر حرف نزدم ،لال شدم وفقط نوشتم دیگه به جان خودم حرف زدن ازیادم رفت ..... نظرات شما عزیزان: بــِ هویت
ساعت1:24---24 مهر 1391
دوست عزیز از شما دعوت میشه تا تو بخش تالار وبلاگ خودت فعالیت کنی و همچنین نیاز به مدیر داریم اگه دوس داشتی به جمع ما بپیوند این تالار تازه راه اندازی شده و امیدواریم بتونیم با هم اونو به جا های عالی بکشونیم
همچنین یه قسمتی تو تالار گذاشته میشه که از وبلاگتون حمایت میشه و بهترین وبلاگ انتخاب میشه منتظر حضور گرمت هستیم
عزیزم مریم جان چقدر خشنی.ولی وبلاگت خیلی زیباس.امیدوارم اون کسی که بخوادتو چشمای تو خیره بشه لایقت باشه
پاسخ:خشنم؟؟؟هههه برچسبها:
+
تاریخ | دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ساعت | 1:4 نویسنده | مرمـر
|