سطر اول او می آیــد

سطر دوم او می رود

دو سطر بیشتر نیست بیهوده آن را هزار و یک شب می کنیم

+عددی نیستیا خودم گنده ت کردم حالا خودمم ریز ریز ت میکنم

بعضی چیزا دلیل نداره

مثلا من به کسایی که خیلی دوسشون دارم توهین میکنم

میدونم کاره بدیه غیر عادیه

ولی دلیل نداره میکنم دیگه

+همینم که هستم ولی اشتباهم از اونجا بود که فکر کردم توم مثل منی..!

نه تو مخالف منی ...!!

مخالفـــــ

یه سوالایی هست که جوابشو میدونم

میپرسم ازت فقط به خاطر این که مطمئن شم هنوز یاد نگرفتی راست بگی!

یاد نمیگیری تموم نقش حیونا رو برات در اوردم 

اما تو همان هستی که بودی 

منتهی از دیروز کمی بدتر ونجس تر

+وقتی اسمتو بیارم اینجا دیگه بدون رسما کفنت تو دلم پوسیده

زندگی باور می خواهد آن هم از جنس امید

که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد

یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز....

+خدایی دارم منم ...

گهگاه دو خط شعر...

ویای همه چیز است!

و خود نا چیز............

از دور تو را دوست تر دارم

نزدیک که می آیی خیلی ناخوش آیند دلم را می زنی...

+دوری ودوستی ..نزدیک من نیا ...نظرمو عوض نکن ..تمام ادمایی توذهنم پوچ شدن 

 بعضیعا خیلی بی جنبن 

نگاهشون که میکنی فکر میکنن دوسشون داری 

بهشون سلام میکنی فکر میکنن دل بهشون بستی 

فقط فکر میکننا 

اخرسرم باید یه بادمجون بکاری زیر چشون بگی لعنتی میشه انقدر فکر نکنی 

این دیوانه ها باید برن اصطبل نه اینجا درکنارمن باشند...

+مخاطب خواص  داشت 

وقتی دلیلی برای زنده بودنت نداری

یعنی تو مُردی

اگر راست میگویی وقتی سیاهم ،دوستم بدار

وقتی سفیدم،همه دوستم دارند

تازه فهمیدم که

تو دروغ نمیگی که صادقی ت

و واقعا صادقانه دروغ میگی

همه صفت ها جز صفت "بی صفتی" رو دارم!

من از همون اول

باید کاگردان میشدم

هرکی به من میرسه بازیگره!

 خدایا تخم بهمنیا روچرا ریختی دور ور من ؟؟

سرگیجه گرفتم از دستشون

 دیگه عمرا برگردم پیشت .....

عمرا

 چه رویی میخواد وایساده دست به کمرم بهم دروغ میگه انکار میکنه 

درحالی خودم هم با چشام دیدم 

هم باگوشام 

از رومیبرمت 

 اون مرمر از وقتی مُرد 

که ستاره رو دید 

+تو حلقم مونده بود 

 اونی که دیروز نصحیتم میکرد میگفت دور بی اف وموبایل خط بکش 

امروز بهم میگه برو کوچولو........

+نمیدونستم دانشگاه درعرض یک سال انقدر ادمو عوض میکنه 

ولی الان دیگه میدونم 

عوضـــــیا

آسیاب

شاید این آسیاب کهنه همیشه به نوبت نیست شاید همیشه نوبت ما , فرداست

ثل لیوانی شده ام که لبه اش پریده باشد! تشنه که شدی مراقب باش !

عجیب وحشی ام…

تو بهترین آدمٍ بد دنیایی

من یه سگ ولگردم که وفاداریمو دارم تو خونم هنوز

اگه گربه بودم شاید جام بهتر از اینه که بود

+مابه ننه بابامون نرفتیم ماها به فاک رفتیم

 مال خودمه 

بیخی .....

میدونی الان چی میچسبه؟

یه کلت کمری... با یــه خشابِ پُر

اوـــــــف!

 به خردادیا ارادت خاصی دارم 

تک تک خردادیایی که میشناسم تو زندگیم خاص بودن .....

یا ریدن تو اوضاعم یا کُلن ازشون درس ها فرا گرفتم .

+خرداد یه چیز دیگه س ...

سهراب سپهری اگه میدونست یه روز شعراشو چاپ میکنن

بعدم خط به خط معنی میکنن

عمرا دیگه شعر نمیگف! به خدا...

یه دستت که بنده

یه دستتم که به شیلنگه

آخه با کدوم دستت رو دیوار مستراح یادگاری می نویسی؟

چه ابرویی , چه موهایی , عجب لبی!

خانم ببخشید شما دماغتونو کجا عمل کردین؟

احمق! من پسرم....

چند روز پیش درگیری مسلحانه داشتیم

بعد یه تیر خورد به سر من...

محتوای مغزم پاچید رو دیوار! باور نمیکنی؟!

 هم دِپم 

هم دِپا رو دوست دارم .....!!! 

 عوضی عادت کردی فوشت بدم 

عوضی عادت کردی بزنی توسرم 

خیلی گوهیی 

نمیبخشمت ...!!

هرچندمهم نیسـت...!

ادما چون عادت میکنن عوضین