حال این روزای من

منُ زندگی کوفتیم

چیزهایی هست که هر چه هم که نخواهیشان ببینی باز می‌آیند،

باز سنگین و بی‌رحم می‌آیند و خود را روی تو می‌افکنند

و گرد تو را می‌گیرند و توی چشم و جانت می‌روند

و همه ی وجودت را پر می‌کنند

و آن را می‌ربایند که دیگر تو نمی‌مانی،

که دیگر تو نمانده‌ای که آن‌ها را بخواهی یا نخواهی !

آن‌ها تو را از خودت بیرون رانده‌اند و جایت را گرفته‌اند

و خود تو شده‌اند، دیگر تو نیستی که درد را حس کنی !

تو خود درد شده‌ای ...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | شنبه 15 مهر 1391برچسب:,ساعت | 18:45 نویسنده | مرمـر |